این موضوع یکی از معضلات رایج در دنیای معاملهگری است: افرادی که در توهم دانایی مطلق گرفتار شدهاند و به دلیل اعتمادبهنفس کاذب، دیگران را نیز به دنبال خود میکشانند.
📌 اثر دانینگ-کروگر در معاملهگری
این افراد در مرحلهی اول نمودار دانینگ-کروگر قرار دارند، جایی که دانش کم، اما اعتمادبهنفس بالا دارند. این ترکیب خطرناک باعث میشود که خود را چارتیست حرفهای، پیشبینیکنندهی دقیق بازار، و حتی تأثیرگذار بر بازار یا جامعه بدانند.
🚩 ویژگیهای این افراد:
🔹 باور دارند که همیشه تحلیلهایشان درست است و هیچگاه اشتباه نمیکنند.
🔹 توهم کنترل بازار و اثرگذاری بر روندها دارند.
🔹 به شدت اعتمادبهنفس دارند و از هنجارهای رایج پیروی نمیکنند، که باعث جذابیت کاذب برای برخی میشود.
🔹 به خرافات اعتقاد دارند و الگوهایی خیالی را مبنای تحلیلهای خود قرار میدهند.
🔹 برخی از آنها ممکن است دچار اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی (BPD) باشند که باعث رفتارهای تکانشی و واکنشهای احساسی شدید میشود.
🛑 مشکل بزرگتر اینجاست که جامعه معاملهگری بعضاً این افراد را پروموت میکند!
یعنی دانش کم + اعتمادبهنفس بالا = توهم معاملهگری.
این توهم هیچ ارتباطی با سابقهی ۳۰ ساله، داشتن کد بورسی از دههی ۷۰ یا تجربهی چندین ساله ندارد. بلکه یک ذهنیت اشتباه است که باعث میشود فرد هرگز پیشرفت نکند.
📌 چطور از این دام فرار کنیم؟
✔️ قبول کنیم که بازار غیرقابل پیشبینی است.
✔️ به جای اعتمادبهنفس کاذب، روی توسعهی دانش واقعی تمرکز کنیم.
✔️ از افرادی که فقط بر اساس اعتمادبهنفس بالا صحبت میکنند و نه شواهد علمی و تجربی، دوری کنیم.
✔️ همیشه احتمال اشتباه را در نظر بگیریم و مدیریت ریسک را جدی بگیریم.
✅ نتیجهگیری:
معاملهگری یک مهارت است، نه یک پیشگویی! اگر فردی ادعا میکند که میتواند بازار را بهطور قطع پیشبینی کند، یا دروغ میگوید یا در دام توهم معاملهگری گرفتار شده است.