اخبار, مقالات آموزشی و راهنمایی ها

خلاقیت میلیارد دلاری – چگونه اقتصاد و صنعت خودرو را با یک تیر به زمین می‌زنیم! (بررسی اختصاصی از گروه مالی Eagle)

62521638

خلاقیت میلیارد دلاری – چگونه اقتصاد و صنعت خودرو را با یک تیر به زمین می‌زنیم!

حماسه‌ای عجیب که لازم دانستیم آن را کمی از منظر اقتصادی بررسی کنیم و برای شما که در حوزه مالی و گروه مالی ما Eagle Economic فعالیت دارید، توضیح دهیم.

در طرحی عجیب، ۱۲ میلیارد دلار (معادل ۷۰۰ هزار میلیارد تومان) پول بلوکه شده است، در حالی که ارزش کل ایران خودرو تنها حدود ۲ میلیارد دلار است.در این اقدام قرار است به تعداد محدودی طی قرعه کشی خودرویی به ۳ میلیون نفر جدید که به بازار خودرو نیز اضافه میشوند، تخصیص یابد. این طرح، به جای حل مشکلات ساختاری صنعت خودرو، موجب گسترش دلالی و افزایش واسطه‌ها شده است.

بزرگترین بازاریاب‌های دنیا از این حجم خلاقیت مدیران خودروسازی ایران بی شک متحیر می مانند, اما آیا این خلاقیت‌ها واقعاً به نفع اقتصاد کشور است یا صرفاً یک نمایشی از سوءمدیریت اقتصادی و فقدان برنامه‌ریزی صحیح است؟

تفسیر اقتصادی این طرح:

  • بلوک کردن ۱۲ میلیارد دلار: بلوکه کردن چنین مبلغ عظیمی از سرمایه، به اقتصاد ضربه بزرگی وارد می‌کند. در کشوری که نقدینگی مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری‌های مولد و زیرساختی به شدت لازم است، بلوکه کردن این حجم از پول باعث کاهش جریان نقدینگی در اقتصاد می‌شود و به رکود و افت فعالیت‌های اقتصادی دامن می‌زند. این بلوکه‌سازی عملاً پول را از چرخش اقتصادی خارج کرده و آن را در یک حوزه محدود و غیرمولد متمرکز می‌کند.
  • عدم تناسب ارزش بازار ایران خودرو با مبلغ بلوکه‌شده: این که ارزش کل ایران خودرو حدود ۲ میلیارد دلار است و در عین حال ۱۲ میلیارد دلار برای این طرح بلوکه شده، نشان‌دهنده تناقض بزرگی است. این یعنی پولی بسیار بیشتر از ارزش کل شرکت درگیر این طرح شده است که از دیدگاه اقتصادی به هیچ وجه منطقی نیست. چنین عدم تناسبی تنها نشانگر سوءمدیریت و ناکارآمدی در برنامه‌ریزی‌های اقتصادی است.
  • گسترش دلالی و واسطه‌گری: این طرح به جای تقویت تولید و عرضه منطقی خودرو، باعث می‌شود تعداد زیادی دلال و واسطه به بازار اضافه شوند که هدفشان صرفاً کسب سود از طریق فروش خودروها در بازار آزاد است. این وضعیت بازار خودرو را ناپایدار کرده و موجب ایجاد حباب‌های قیمتی می‌شود. نتیجه نهایی این است که مصرف‌کنندگان واقعی از دسترسی به خودروهای با قیمت مناسب محروم می‌مانند و بازار به نفع دلالان تغییر می‌کند.
  • کیفیت پایین خودروها: خودروسازان به جای تمرکز بر ارتقاء کیفیت محصولات، با این نوع طرح‌ها عملاً به سمت افزایش کمیت و فروش فوری محصولات می‌روند. این باعث می‌شود خودروهایی با کیفیت پایین به بازار عرضه شوند که در درازمدت هزینه‌های بیشتری برای مصرف‌کنندگان به همراه دارند. همچنین این خودروها به دلیل ضعف در ایمنی و تکنولوژی، به افزایش حوادث جاده‌ای و آلودگی محیط‌زیست دامن می‌زنند.
  • پیامدهای تورمی و نابرابری اقتصادی: این طرح‌ها به دلیل تقویت دلالی و افزایش تقاضای مصنوعی، به تورم دامن می‌زنند. از آنجایی که قیمت خودروها در بازار آزاد افزایش می‌یابد، سایر کالاها و خدمات نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند و هزینه‌های زندگی برای مردم افزایش می‌یابد. در نتیجه، نابرابری اقتصادی بیشتر می‌شود و فشارهای اقتصادی بر طبقات پایین جامعه شدیدتر می‌شود.

 نتیجه‌گیری:

این نوع سیاست‌ها و طرح‌ها، که در ظاهر خلاقانه به نظر می‌رسند، نه تنها به بهبود وضعیت صنعت خودرو و اقتصاد کشور کمک نمی‌کنند، بلکه با ایجاد مشکلات جدید و تشدید مسائل قدیمی، به تضعیف اقتصاد کلان منجر می‌شوند. به جای این رویکردها، لازم است سیاست‌گذاران بر تقویت تولید واقعی، افزایش کیفیت محصولات و اصلاحات ساختاری در صنعت خودروسازی تمرکز کنند تا از آسیب‌های بیشتر به اقتصاد جلوگیری شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *